×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

دلم گرم خداوند است

کاش

× افسانه زندگی..... مادرم برایم افسانه می گفت... پر از شیدایی زمانه ؛لبریز از افسونگری جانانه ومن غافل از گذر عمر؛ در كنار جویبار زمانه؛ تنها سراپا گوش بودم. روزگار همچنان می نوشت و من شدم افسانه... من در خیال خود ان رود خروشان بودم وجوانیم سنگهای صیغلی خفته در بستر روزگار. اما من تنها افسانه ای از ان روزها و رودها بودم... با خاطراتی خیس كه دیگر با چشم جان هم خوانده نمی شدند. من همان روزها هم افسانه ای كهنه بودم كه بارها و بارها در گذشته های دور نوشته و فراموش شده بودم و غافل در تكراری جدید ؛از بوی ماندگی ان؛ سرمست می شدم و خیره در چشمان معصوم كودكم برایش افسانه می گفتم: افسانه ی قدیمی زندگی را...
×

آدرس وبلاگ من

forouzan66.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/forouzan66

بی‌رحم

دلی که می‌کشی از آن عذاب بی‌رحم است

 قبول می‌کنم او بی‌حساب بی‌رحم است

 خودت از آن دمِ اوّل سؤال کردی: هست

دلت چگونه؟ ـ و دادم جواب: بی‌رحم است

 تو تشنه سمت دلم آمدی؟ نمی‌دانی

که شاهزاده‌ی زیبای آب بی‌رحم است؟

 وَ گونه‌های تو سرخند و سوخته گفتی

 که در ولایتتان آفتاب بی‌رحم است

تو کنجِ خانه نشستی که اعتراض کنی

 به دختری که در این اعتصاب بی‌رحم است

 من این خدای تو را دیده‌ام؛ دعایت را

 از او نخواه کند مستجاب، بی‌رحم است

پنجشنبه 4 اسفند 1390 - 7:15:53 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

-

ارسال پيام

یکشنبه 25 فروردین 1392   11:50:32 AM

عالی بود

http://www.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 10 فروردین 1392   12:51:01 PM

ghashangbod . mage sher ham migi